1
دانشجوی دکتری تخصصی روابط بین الملل دانشگاه گیلان
2
استاد یار گروه علوم سیاسی ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان
چکیده
تلاش برای موازنه یکی از رویکردهای اصلی هند در برابر قدرتیابی چین است. مواجهه دهلی نو با ظهور چین سبب شده است که هند علاوه بر تأمین حداکثری منافع با ابزار ائتلاف و گسترش همکاری با آمریکا و متحدین آن در منطقه، نسبت به تقویت توان اقتصادی و نظامی خود در درون نیز مصمم شود. از آنجا که چین در روند مدرنیزاسیون اقتصادی و نظامی در مسیر قدرت بزرگ قرار گرفته است، نگرانی هند از اقدامات چین در راستای افزایش مولفههای قدرت خود باعث گردیده است که یک رقابت استراتژیک در بین دو کشور شکل بگیرد و در این راستا هند ضمن بازتعریف منافع ملی خود در برابر چین، افزایش همکاریهای اقتصادی، استراتژیک و دفاعی با آمریکا و متحدین آن به دنبال موازنه بیرونی و از طرفی، در داخل نیز با توجه به رشد چشمگیر اقتصادی و نظامی در پی افزایش منابع داخلی قدرت است. در این راستا، سؤال این پژوهش این است که قدرت یابی چین چه تاثیری بر استراتژی کلان هند داشته است؟ و در پاسخ نیز این فرضیه طرح شده است که هند در برابر قدرتیابی چین به ابتکار موازنهسازی درونی و بیرونی در استراتژی کلان خود متوسل گردیده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که هند با توجه به محدودیتهای اقتصادی، نظامی و استراتژیک در مقایسه با چین، موازنه ملایمی را در برابر آن اتخاذ نموده و موازنه سخت در برابر چین را به آینده موکول کرده است. روش تحقیق در این پژوهش، روش تبیینی-تحلیلی است.