حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و چالش‌های امنیتی دولت رانتیر عربستان سعودی و امنیت منطقه‌ای

نویسندگان

1 استادیار علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه

2 دانش ‏آموخته کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی

3 دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل دانشگاه خوارزمی

چکیده

در سال‌های اخیر  به‌ویژه از سال 2006 میلادی به این سمت، عربستان سعودی به دلایل مختلف و در پرتو شرایط جدید، یک سیاست متفاوت از گذشته را در قبال مسائل منطقه و تحولات عربی در پیش گرفته است، به این صورت که با روی کار آمدن دولت دموکرات در آمریکا و کاهش نقش و دخالت آن در مسائل منطقه خاورمیانه و به دنبال آن افزایش تحولات و قیام‌های عربی در منطقه، عربستان با اتخاذ یک رویکرد نو به‌ویژه در دوره پادشاهی جدید، سعی در پرکردن خلأ متحد استراتژیک خود؛ یعنی آمریکا در منطقه کرد و به یک رویکرد خوداتکا، فعال و درگیر روی آورد. این پژوهش به دنبال این است که اقتصاد سیاسی نفت عربستان و تأثیر آن بر سیاست‌های دولت عربستان در قبال اعتراضات داخلی و جنبش‌های اعتراضی خاورمیانه عربی را بررسی کند. سؤال اصلی پژوهش این است که اقتصاد سیاسی نفت عربستان چگونه در مواجهه این کشور با قیام‌های مردمی و سیر تحولات آن‌ها تأثیر گذاشته است؟ فرضیه‌ای که برای سؤال اصلی پژوهش مطرح می‌شود به این صورت است که اقتصاد سیاسی نفت در عربستان، یک دولت رانتیر را به وجود آورده است که در سرکوب قیام‌های مردمی نقش عمده‌ای را دارد و در عین حال، با ترکیبی از درآمدهای نفتی و متغیرهای سیاسی و نظامی، سیاست چماق و هویج را در سرکوب قیام‌ها در پیش گرفته است و باعث ایجاد چالش‌های امنیتی و ناامن شدن محیط منطقه شده است. در پژوهش حاضر، اقتصاد سیاسی نفت عربستان به‌عنوان متغیر مستقل و اعتراضات داخلی و قیام‌های مردمی منطقه خاورمیانه به‌عنوان متغیر وابسته پژوهش مطرح است که بر اساس آن، ابتدا جایگاه نفت در اقتصاد عربستان، ساختار سیاسی قدرت در عربستان و رابطه دولت رانتیر با جامعه و ساختار اجتماعی بررسی می‌شود و سپس به شرح و بررسی جنبش‌ها و قیام‌های مردمی در داخل عربستان و سطح منطقه و نقش اقتصاد سیاسی نفت عربستان در مواجهه با آن‌ها و واکنش به این اعتراضات پرداخته می‌شود.

کلیدواژه‌ها