منطقه خاورمیانه در حال حاضر با چالشهای زیستمحیطی عمدهای مثل خشکسالی و تنش آبی، آلودگی هوا، بیانزایی و جنگلزدایی و از بین رفتن تنوع زیستی رنج میبرد. این منطقه از بسیاری جهات در میان آسیبپذیرترین مناطق جهان در برابر تأثیرات بالقوه تغییرات آبوهوایی و بلایای طبیعی است. چالشهای زیستمحیطی ممکن است فشارهای اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی موجود بر بخشهای مختلف مانند آب، کشاورزی، زیرساختها، بهداشت و گردشگری را تشدید کند و بهطور قابلتوجهی مانع تلاشها برای دستیابی اهداف توسعه پایدار در این کشورها شود. ازآنجاییکه تأثیرات ناشی از چالشهای زیستمحیطی مرزهای کشور را به رسمیت نمیشناسد، رسیدگی به آنها مستلزم همکاریهای بینالمللی است. هدف مقاله تأکید بر رژیمهای حکمرانی منطقهای بهعنوان یکی از کارآمدترین راهحلهای غلبه بر چالشهای محیط زیستی است. سؤال این است که با توجه به وضعیت بحرانی محیطزیست در منطقه غرب آسیا، نقش حکمرانی منطقهای در پیشبرد گذار بهسوی توسعه پایدار چگونه خواهد بود؟ یافتههای پـژوهش این است که با توجه به اینکه برخی از کشورهای غرب آسیا دارای جغرافیا و منابع طبیعی مشترک و بهطورکلی اکوسیستم مشترکی هستند، میتوانند از حکمرانی و همکاری منطقهای بهویژه در زمینههای هماهنگی سیاستها و تعیین دستور کار، تحقیق و تبادل دانش و اطلاعات، کمکهای فنی و ظرفیتسازی و استفاده از اهرم مالی در تحقق توسعه پایدار بهره ببرند. روش مورداستفاده در مقاله از نوع کیفی و مبتنی بر دیدهبانی در آیندهپژوهی بوده است.