2
دانشیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه لرستان
چکیده
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روابط واشنگتن و تهران همواره خصمانه و در برخی از مقاطع نیز پتانسیل درگیری بین دو کشور کاملاً نمایان بوده است. در این میان اگرچه کنش های رفتاری ایالات متحده در هر دوره ای به تناسب گفتمان و سیاست خارجی هر رئیس جمهور ابعادی خاص داشته است، کنکاش در پَس همه ی کنش های آمریکا نشان از نوعی ثبات رویکردی دارد که می توان آن را اصلی ترین استراتژی آمریکا قلمداد کرد. این استراتژی پنهان، استراتژی لبه ی پرتگاه (تقابل تا آستانه فاجعه) با هدف وادار کردن ایران به سازش یا عقب نشینی از اهداف و آرمان های خود بوده است. سوال پژوهش مبتنی بر این فرض، آن است که: اصلی ترین استراتژی شکل دهنده به تقابل آمریکا با ایران و راهبرد جمهوری اسلامی در برابر آن چه بوده است؟. فرضیه ی مقاله این است که ریشه ی همه ی اقدامات آمریکا برآمده از استراتژی لبه ی پرتگاه با سه وجه تحریم، تهدید نظامی و اجماع سازی می باشد و راهبرد ایران در مقابل آن صبر استراتژیکِ منجر به مقاومت اقتصادی، افزایش نفوذ منطقه ای و شکست گزینه ی اقدام نظامی آمریکا بوده است. رویکرد این مقاله کیفی و روش پژوهش آن توصیفی- تحلیلی است.